چکیده
بهره وری
یک مقوله مهم در زندگی انفرادی و اجتماعی ماست . مفهوم بهره وری در خلال قرون
گذشته و بویژه در طی دهه های اخیر تحولات زیادی یافته و در حال حاضر به عنوان یک
شاخص که بیانگر سطح زندگی فردی – سازمانی – ملی است مورد توجه
همه محققین قرار گرفته است . در سطح سازمان بهره وری یک شاخص برای تعیین موفقیت یا
ناکامی است .
در
این سطح بهره وری مفهومی است فراگیر که همه مفاهیم جزئی تری مثل افزایش کمیت
محصولات ، کاهش هزینه تولید محصول ، رضایتمندی کارکنان ، مشتریان و سهامداران و
... را در بطن خود دارد در میان منابع و عوامل مختلف تولید که محصول هر سازمان اعم
از کالا یا خدمات از تعامل و تلفیق آنها تحصیل می شود . نیروی انسانی از ویژگیهای
خاصی برخوردار است چرا که ظرفیت افزایش عواملی از قبیل سرمایه ، مواد ، زمان و
اطلاعات به هر حال محدود است ، اما تا کنون حداقل از دیدگاه نظری هیچ حد ومرزی
برای بهبود بهره وری نیروی انسانی ادعا نشده است .
به
همین دلیل سازمانهایی که به بهره وری به عنوان یک فرآیند مداوم و مستمر می نگرند و
افق زمانی مشخصی را به عنوان پایان فعالیت های بهبود بهره وری در نظر نمی گیرند
ناچارند که سهم اصلی را در این فرآیند به نیروی انسانی بدهند و از طریق توجه به
این عامل استراتژیک ، موفقیت سازمانشان را در تحقق سطوح بالاتر بهره وری تضمین
نمایند .
تحقیق
حاضر در همین راستا در صدد یافتن عواملی است که بیشترین سهم مثبت را در ارتقاء
بهره وری داشته باشد .
بهره
وری می تواند معیار جامعی در مورد اینکه سازمان ها چگونه ملاک های زیر را تامین می
کنند در نظر گرفته می شود :
اهداف : میزان دستیابی به
هدف ها .
کارایی : میزان موثر بودن
منابع مورد استفاده برای ایجاد محصول مفید .
اثر بخشی : آنچه که حاصل
میگردد در مقابل آنچه که ممکن است بدست آید .
قابلیت مقایسه : چگونگی مثبت نتایج بهره وری در طول
زمان .